معنی فارسی inward investment

B2

سرمایه‌گذاری که از خارج به یک کشور یا سازمان وارد می‌شود.

Investment originating from abroad into the domestic market.

example
معنی(example):

کشور در حال تشویق سرمایه‌گذاری داخلی است.

مثال:

The country is encouraging inward investment.

معنی(example):

سرمایه‌گذاری داخلی می‌تواند اقتصاد را تقویت کند.

مثال:

Inward investment can boost the economy.

معنی فارسی کلمه inward investment

: معنی inward investment به فارسی

سرمایه‌گذاری که از خارج به یک کشور یا سازمان وارد می‌شود.