معنی فارسی inward-bound

B1

در حال حرکت به سمت داخل، اصطلاحی است که به وسیله‌ای اشاره می‌کند که به سمت یک مکان مشخص در حال حرکت است.

Referring to a direction or movement toward a particular destination.

example
معنی(example):

کشتی به سمت بندر اعلام شد که در حرکت است.

مثال:

The ship was declared inward-bound to the harbor.

معنی(example):

ترافیک در حال حرکت به سمت داخل معمولاً در ساعات شلوغ‌تر کندتر است.

مثال:

Inward-bound traffic is often slower during peak hours.

معنی فارسی کلمه inward-bound

: معنی inward-bound به فارسی

در حال حرکت به سمت داخل، اصطلاحی است که به وسیله‌ای اشاره می‌کند که به سمت یک مکان مشخص در حال حرکت است.