معنی فارسی iodated
B1یودینه، به معنای اضافه شدن ید به یک ماده، به ویژه نمک، برای جلوگیری از کمبود ید در بدن.
Referring to a substance, especially salt, that has had iodine added for dietary needs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نمک یودینه در بسیاری از خانهها برای آشپزی رایج است.
مثال:
Iodated salt is common in many households for cooking.
معنی(example):
پزشک مکملهای یودینه را برای بهبود سلامت تیروئید توصیه کرد.
مثال:
The doctor recommended iodated supplements for better thyroid health.
معنی فارسی کلمه iodated
:
یودینه، به معنای اضافه شدن ید به یک ماده، به ویژه نمک، برای جلوگیری از کمبود ید در بدن.