معنی فارسی iodin

B1

ید، عنصر شیمیایی که در بسیاری از فرآیندهای بیولوژیکی نقش دارد.

A chemical element that is essential for various physiological processes, primarily related to thyroid function.

example
معنی(example):

ید برای سلامتی انسان ضروری است، به ویژه برای تیروئید.

مثال:

Iodin is essential for human health, especially for the thyroid.

معنی(example):

غذاهای غنی از ید به جلوگیری از کمبود ید کمک می‌کنند.

مثال:

Foods rich in iodin help prevent iodine deficiency.

معنی فارسی کلمه iodin

: معنی iodin به فارسی

ید، عنصر شیمیایی که در بسیاری از فرآیندهای بیولوژیکی نقش دارد.