معنی فارسی iodometrically
B1به گونهای که در آن از ید برای ارزیابی استفاده میشود.
In a manner that involves the use of iodine for measurement.
- ADVERB
example
معنی(example):
محلول به صورت یودومتریک ارزیابی شد.
مثال:
The solution was evaluated iodometrically.
معنی(example):
ما غلظت را به صورت یودومتریک تعیین کردیم تا دقت را تضمین کنیم.
مثال:
We determined the concentration iodometrically to ensure accuracy.
معنی فارسی کلمه iodometrically
:
به گونهای که در آن از ید برای ارزیابی استفاده میشود.