معنی فارسی ion exchanger

B2

یک دستگاه یا ماده که در تبادل یون‌ها به کار می‌رود.

A substance that facilitates ion exchange.

example
معنی(example):

تبادل‌گر یون به پاکسازی محلول کمک می‌کند.

مثال:

The ion exchanger helps purify the solution.

معنی(example):

این دستگاه یک تبادل‌گر یون است.

مثال:

This device is an ion exchanger.

معنی فارسی کلمه ion exchanger

: معنی ion exchanger به فارسی

یک دستگاه یا ماده که در تبادل یون‌ها به کار می‌رود.