معنی فارسی ionical

B2

مرتبط با یون‌ها و خواص یا رفتار آنها در شیمی.

Relating to or derived from ions; chemical in nature.

example
معنی(example):

درمان یونی بهبودی بیمار را به‌طور قابل توجهی بهبود بخشید.

مثال:

The ionical treatment improved the patient's recovery significantly.

معنی(example):

آنها راه‌حل‌های یونی مختلفی برای واکنش شیمیایی بررسی کردند.

مثال:

They explored various ionical solutions for the chemical reaction.

معنی فارسی کلمه ionical

: معنی ionical به فارسی

مرتبط با یون‌ها و خواص یا رفتار آنها در شیمی.