معنی فارسی ionised
B1یونیزهشده، به وضعیتی اطلاق میشود که ذرات باردار شده و الکترونها از اتمها جدا شدهاند.
Subject to ionization; having lost or gained electrons that results in a charged state.
- verb
verb
معنی(verb):
To dissociate atoms or molecules into electrically charged species; to be thus dissociated.
example
معنی(example):
هوا یونیزه شده بود و احساس الکتریکی به آن داده بود.
مثال:
The air was ionised, making it feel electric.
معنی(example):
ذرات یونیزه شده میتوانند در برخی انواع گازها یافت شوند.
مثال:
Ionised particles can be found in certain types of gases.
معنی فارسی کلمه ionised
:
یونیزهشده، به وضعیتی اطلاق میشود که ذرات باردار شده و الکترونها از اتمها جدا شدهاند.