معنی فارسی ipsedixitism
C2ایپسهدیگسیتیسم، تمایل به قبول و اعتباردهی به اظهارات بیپایه و شواهد بدون تکیه بر دلایل مستند.
The tendency to accept assertions based on authority rather than evidence; a critique of unproven claims.
- NOUN
example
معنی(example):
ایپسهدیگسیتیسم یک مشکل شایع در مناظرات است که در آن شواهد نادیده گرفته میشود.
مثال:
Ipsedixitism is a common problem in debates where evidence is overlooked.
معنی(example):
فیلسوف ایپسهدیگسیتیسم را در باورهای دگماتیک مورد انتقاد قرار داد.
مثال:
The philosopher criticized ipsedixitism in dogmatic beliefs.
معنی فارسی کلمه ipsedixitism
:
ایپسهدیگسیتیسم، تمایل به قبول و اعتباردهی به اظهارات بیپایه و شواهد بدون تکیه بر دلایل مستند.