معنی فارسی ipsilaterally
B1ایپسيلاترال به معنای در همان طرف است و به طور خاص به اثرات یا عملکردهای مرتبط با یک سمت مشخص اشاره دارد.
Referring to the same side, especially in medical contexts.
- ADVERB
example
معنی(example):
پزشک توضیح داد که علائم به طور ایپسيلاترال بر بدن بیمار تاثیر میگذارد.
مثال:
The doctor explained that the symptoms were ipsilaterally affecting the patient's body.
معنی(example):
او بعد از آسیب در طرف مقابل احساس درد کرد.
مثال:
She felt pain ipsilaterally after the injury.
معنی فارسی کلمه ipsilaterally
:
ایپسيلاترال به معنای در همان طرف است و به طور خاص به اثرات یا عملکردهای مرتبط با یک سمت مشخص اشاره دارد.