معنی فارسی iratest
B1عصبانیترین، که به شدت عصبانی است و ممکن است تحت فشارهای خاص ناشی از شرایط باشد.
The most irritable or easily angered.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به عنوان عصبانیترین فرد در دفتر شناخته میشد.
مثال:
She was known as the iratest person in the office.
معنی(example):
عصبانیترین لحظات او معمولاً در طول جلسات اتفاق میافتاد.
مثال:
His iratest moments often occurred during meetings.
معنی فارسی کلمه iratest
:
عصبانیترین، که به شدت عصبانی است و ممکن است تحت فشارهای خاص ناشی از شرایط باشد.