معنی فارسی iridectomised

B1

ایریدکتومی شده، اصطلاحی برای اشاره به بیمارانی که تحت عمل جراحی ایریدکتومی قرار گرفته‌اند.

Having undergone an iridectomy; refers to patients who have had part of their iris surgically removed.

example
معنی(example):

بیمار برای کاهش علائم بیماری‌اش ایریدکتومی شده است.

مثال:

The patient was iridectomised to alleviate symptoms of their condition.

معنی(example):

پس از ایریدکتومی، بیمار مقداری بهبودی را تجربه کرد.

مثال:

After being iridectomised, the patient experienced some improvement.

معنی فارسی کلمه iridectomised

: معنی iridectomised به فارسی

ایریدکتومی شده، اصطلاحی برای اشاره به بیمارانی که تحت عمل جراحی ایریدکتومی قرار گرفته‌اند.