معنی فارسی iridite

B1

ماده‌ای معدنی که معمولاً به خاطر درخشش و رنگ‌های زیبا به کار می‌رود.

A mineral known for its brilliant and colorful sheen, often used artistically.

example
معنی(example):

ایریدیت به خاطر درخشش رنگی و زیبا شناخته شده است.

مثال:

Iridite is known for its brilliant, colorful sheen.

معنی(example):

هنرمندان اغلب از ایریدیت برای ایجاد جلوه‌های شگفت‌انگیز در آثار خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Artists often use iridite to create stunning effects in their artwork.

معنی فارسی کلمه iridite

: معنی iridite به فارسی

ماده‌ای معدنی که معمولاً به خاطر درخشش و رنگ‌های زیبا به کار می‌رود.