معنی فارسی iridocapsulitis
C1التهاب در لایهٔ مردمک و پیکر آن که میتواند منجر به مشکلات بینایی شود.
Inflammation of the iris and its capsule, potentially leading to vision issues.
- NOUN
example
معنی(example):
ایردوکپسولیت معمولاً به درد و حساسیت به نور منجر میشود.
مثال:
Iridocapsulitis often leads to pain and light sensitivity.
معنی(example):
بعد از تجربهٔ تاری دید، بیمار به ایردوکپسولیت مبتلا شد.
مثال:
The patient was diagnosed with iridocapsulitis after experiencing blurred vision.
معنی فارسی کلمه iridocapsulitis
:
التهاب در لایهٔ مردمک و پیکر آن که میتواند منجر به مشکلات بینایی شود.