معنی فارسی iridoconstrictor

B1

عضله‌ای که موجب انقباض مردمک چشم می‌شود و اندازهٔ آن را کاهش می‌دهد.

A muscle that constricts the pupil of the eye, reducing its size.

example
معنی(example):

عضلهٔ انقباض‌دهندهٔ مردمک به کاهش اندازهٔ مردمک کمک می‌کند.

مثال:

The iridoconstrictor muscle helps to reduce the size of the pupil.

معنی(example):

هنگامی که در معرض نور شدید قرار می‌گیرد، انقباض‌دهندهٔ مردمک منقبض می‌شود.

مثال:

When exposed to bright light, the iridoconstrictor contracts.

معنی فارسی کلمه iridoconstrictor

: معنی iridoconstrictor به فارسی

عضله‌ای که موجب انقباض مردمک چشم می‌شود و اندازهٔ آن را کاهش می‌دهد.