معنی فارسی irishly
B1ایرشی، به شیوهای که به فرهنگ یا سنتهای ایرلندی مربوط است اشاره دارد.
In a manner characteristic of Irish culture or style.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور ایرشی و با لحن ملودی صحبت کرد.
مثال:
She spoke irishly, with a melodic tone.
معنی(example):
آنها به طور ایرشی در جشن رقصیدند.
مثال:
They danced irishly at the celebration.
معنی فارسی کلمه irishly
:
ایرشی، به شیوهای که به فرهنگ یا سنتهای ایرلندی مربوط است اشاره دارد.