معنی فارسی irishman
B1مردانی که از ایرلند هستند یا به فرهنگ ایرلندی وابستهاند.
A male inhabitant or native of Ireland.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ایرلندی دوست دارد داستانها را به اشتراک بگذارد.
مثال:
An Irishman loves to share stories.
معنی(example):
او خود را به عنوان یک ایرلندی معرفی کرد.
مثال:
He identified himself as an Irishman.
معنی فارسی کلمه irishman
:
مردانی که از ایرلند هستند یا به فرهنگ ایرلندی وابستهاند.