معنی فارسی irked
B1آزار دیده یا ناراحت شده، به حالت خشم یا نارضایتی اشاره دارد.
Annoyed or irritated.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To irritate; annoy; bother
adjective
معنی(adjective):
Annoyed.
example
معنی(example):
او از قطع مکرر صحبتها آزار دید.
مثال:
He was irked by the constant interruptions.
معنی(example):
او وقتی برنامه موردعلاقهاش لغو شد، احساس ناراحتی کرد.
مثال:
She was irked when her favorite show was canceled.
معنی فارسی کلمه irked
:
آزار دیده یا ناراحت شده، به حالت خشم یا نارضایتی اشاره دارد.