معنی فارسی ironizes
C2کنایه زدن به چیزی، معمولاً برای نشان دادن تفاوت بین واقعیت و ظاهر آن.
To use irony to criticize or mock something, often exposing its flaws.
- verb
verb
معنی(verb):
To use irony
معنی(verb):
To treat something in an ironic fashion
example
معنی(example):
او اغلب به خرافات زندگی روزمره کنایه میزند.
مثال:
She often ironizes the absurdity of everyday life.
معنی(example):
روش نوشتن او اغلب به هنجارهای اجتماعی کنایه میزند.
مثال:
His way of writing often ironizes societal norms.
معنی فارسی کلمه ironizes
:
کنایه زدن به چیزی، معمولاً برای نشان دادن تفاوت بین واقعیت و ظاهر آن.