معنی فارسی irradiator

B1

دستگاهی که برای تابش‌دهی به مواد و ایجاد اثرات تابشی طراحی شده است.

A device that emits radiation to expose materials for various applications including testing.

example
معنی(example):

اشعه‌تاب (ایرادیاتور) برای قرار دادن مواد در معرض تابش به منظور آزمایش استفاده می‌شود.

مثال:

The irradiator is used to expose materials to radiation for testing.

معنی(example):

در آزمایشگاه‌ها، انواع مختلفی از اشعه‌تاب‌ها برای انجام آزمایشات استفاده می‌شوند.

مثال:

In laboratories, various types of irradiators are used to conduct experiments.

معنی فارسی کلمه irradiator

: معنی irradiator به فارسی

دستگاهی که برای تابش‌دهی به مواد و ایجاد اثرات تابشی طراحی شده است.