معنی فارسی irrationalise
B1بیمعنی توجیه کردن، به معنای تلاش برای توجیه احساسات یا اعمال غیرمنطقی است.
To provide unjustified rationalizations for irrational thoughts or feelings.
- verb
verb
معنی(verb):
To make irrational.
example
معنی(example):
برخی افراد سعی میکنند ترسهای خود را با مقصر دانستن عوامل خارجی بیمعنی توجیه کنند.
مثال:
Some people try to irrationalise their fears by blaming external factors.
معنی(example):
معمول است که در هنگام استرس احساسات خود را بیمعنی توجیه کنیم.
مثال:
It's common to irrationalise feelings when under stress.
معنی فارسی کلمه irrationalise
:
بیمعنی توجیه کردن، به معنای تلاش برای توجیه احساسات یا اعمال غیرمنطقی است.