معنی فارسی irreformability
B1عدم قابلیت اصلاح یعنی عدم توانایی تغییر یا اصلاح، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا فردی.
The state of being impossible to reform or change.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم قابلیت اصلاح شخصیت او برای همه واضح به نظر میرسید.
مثال:
The irreformability of his character seemed evident to everyone.
معنی(example):
او به عدم قابلیت اصلاح برخی از نهادها در جامعه اعتقاد داشت.
مثال:
She believed in the irreformability of certain institutions in society.
معنی فارسی کلمه irreformability
:
عدم قابلیت اصلاح یعنی عدم توانایی تغییر یا اصلاح، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا فردی.