معنی فارسی irreformable
C2غیرقابل اصلاح به معنای این است که تغییر یا بهبود در چیزی غیر ممکن باشد.
Incapable of being reformed or improved.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That cannot be reformed
example
معنی(example):
برخی افراد معتقدند که انسانها غیرقابل اصلاح هستند.
مثال:
Some people believe that humans are irreformable.
معنی(example):
این سیستم از نظر کسانی که خواهان تغییر هستند، غیرقابل اصلاح تلقی میشود.
مثال:
The system is seen as irreformable by those who wish for change.
معنی فارسی کلمه irreformable
:
غیرقابل اصلاح به معنای این است که تغییر یا بهبود در چیزی غیر ممکن باشد.