معنی فارسی irregular verb
B1فعل‌هایی که در گذشته یا حالت participle به شکل‌های غیرمعمول صرف می‌شوند.
A verb that does not follow the standard pattern of conjugation.
- noun
noun
معنی(noun):
A verb that does not follow the normal rules for its conjugation.
example
معنی(example):
فعل غیرمنظم الگوی معمولی را دنبال نمی‌کند.
مثال:
An irregular verb does not follow the regular pattern.
معنی(example):
زبان انگلیسی بسیاری از افعال غیرمنظم دارد که باید حفظ کنید.
مثال:
English has many irregular verbs that you need to memorize.
معنی فارسی کلمه irregular verb
:
فعل‌هایی که در گذشته یا حالت participle به شکل‌های غیرمعمول صرف می‌شوند.
