معنی فارسی irresuscitably

B1

به طور غیرقابل احیا به معنای وضعیتی است که امید به احیا یا نجات آن وجود ندارد.

In a manner that indicates no possibility of resuscitation or recovery.

example
معنی(example):

او در حالتی بود که به نظر می‌رسید به طور غیرقابل احیا از دنیا گم شده است.

مثال:

She was in a state that seemed irresuscitably lost to the world.

معنی(example):

پس از تصادف، به نظر می‌رسید رویاهای او به طور غیرقابل احیا از دست رفته‌اند.

مثال:

His dreams seemed irresuscitably out of reach after the accident.

معنی فارسی کلمه irresuscitably

: معنی irresuscitably به فارسی

به طور غیرقابل احیا به معنای وضعیتی است که امید به احیا یا نجات آن وجود ندارد.