معنی فارسی irreversibly
C1به معنای اینکه تغییراتی به وجود آمده که دیگر نمیتوانند به حالت اولیه بازگردند.
In a manner that cannot be reversed.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In an irreversible manner.
example
معنی(example):
او سند را به طوری غیرقابل بازگشت تغییر داد.
مثال:
He altered the document irreversibly.
معنی(example):
منظره بعد از فاجعه به شکل غیرقابل برگشتی تغییر کرد.
مثال:
The landscape changed irreversibly after the disaster.
معنی فارسی کلمه irreversibly
:
به معنای اینکه تغییراتی به وجود آمده که دیگر نمیتوانند به حالت اولیه بازگردند.