معنی فارسی irrupt

B2

هجوم آوردن، ورود ناگهانی به یک مکان یا موقعیت.

To burst in or break out suddenly.

verb
معنی(verb):

To break into.

معنی(verb):

To enter forcibly or uninvited.

معنی(verb):

To rapidly increase or intensify.

example
معنی(example):

به نظر می‌رسید که جمعیت به طور غیرمنتظره‌ای به خیابان هجوم برد.

مثال:

The crowd seemed to irrupt into the street unexpectedly.

معنی(example):

او تصمیم گرفت به طور ناگهانی به مکالمه وارد شود.

مثال:

He decided to irrupt into the conversation.

معنی فارسی کلمه irrupt

: معنی irrupt به فارسی

هجوم آوردن، ورود ناگهانی به یک مکان یا موقعیت.