معنی فارسی isabelline
B1ایزابلینی، رنگی که به رنگ روشن و کمرنگ اشاره دارد که معمولاً به خاکستری یا کرم نزدیک است.
A pale, grayish-yellowish color.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کاغذ دیواری رنگ ایزابلینی داشت که بسیار آرامشبخش بود.
مثال:
The wallpaper had an isabelline hue that was very calming.
معنی(example):
او یک لباس ایزابلینی برای عروسی انتخاب کرد.
مثال:
She chose an isabelline dress for the wedding.
معنی فارسی کلمه isabelline
:ایزابلینی، رنگی که به رنگ روشن و کمرنگ اشاره دارد که معمولاً به خاکستری یا کرم نزدیک است.