معنی فارسی iscariotic
B2اسکاروتی به ویژگیهایی اشاره دارد که مرتبط با خیانت و عدم وفاداری هستند.
Relating to or characteristic of Judas Iscariot; often implying betrayal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت اسکاروتی اعمال او وفاداریش را زیر سوال برد.
مثال:
The iscariotic nature of his actions questioned his loyalty.
معنی(example):
اظهارات اسکاروتی او باعث شد دیگران در نیت او تردید کنند.
مثال:
Her iscariotic remarks made others doubt her intentions.
معنی فارسی کلمه iscariotic
:
اسکاروتی به ویژگیهایی اشاره دارد که مرتبط با خیانت و عدم وفاداری هستند.