معنی فارسی ischiatic

B1

ایشیاتیک، مربوط به ناحیه ایِشیا در بدن.

Relating to the ischium or sciatic portion of the body.

example
معنی(example):

ناحیه ایِشیا برای حرکت پا حیاتی است.

مثال:

The ischiatic area is crucial for leg movement.

معنی(example):

مشکلات ایِشیا می‌تواند به دلیل نشستن طولانی‌مدت به وجود آید.

مثال:

Ischiatic problems can arise from prolonged sitting.

معنی فارسی کلمه ischiatic

: معنی ischiatic به فارسی

ایشیاتیک، مربوط به ناحیه ایِشیا در بدن.