معنی فارسی ischury

B1

ایشروری، به مانع ادرار کردن اشاره دارد.

A medical condition characterized by the inability to pass urine.

example
معنی(example):

پرستار در طول شیفت خود به ایشروری بیمار اشاره کرد.

مثال:

The nurse noted the patient's ischury during her shift.

معنی(example):

ایشروری می‌تواند اگر درمان نشود به عوارض جدی بهداشتی منجر شود.

مثال:

Ischury can lead to serious health complications if not treated.

معنی فارسی کلمه ischury

: معنی ischury به فارسی

ایشروری، به مانع ادرار کردن اشاره دارد.