معنی فارسی ised
B1آشکار نیست یا به وضوح مشخص نیست.
Not clear or not easily understood.
- OTHER
example
معنی(example):
او مطمئن نیست که آیا او در طول دعوا به او توهین کرده است یا خیر.
مثال:
He is not sure if she ised him during the argument.
معنی(example):
او باور داشت که او بی دلیل توهین کرده است، اما شواهد نامشخص بود.
مثال:
She believed he isi, but the evidence was unclear.
معنی فارسی کلمه ised
:
آشکار نیست یا به وضوح مشخص نیست.