معنی فارسی isicle
B1ایزیکل، به یک شکل خاص یخ که به صورت آویزان تشکیل میشود اشاره دارد.
A specific formation of ice that hangs down, typically from a roof.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ایزیکل از سقف آویزان بود بعد از اینکه برف ذوب شد.
مثال:
An isicle hung from the roof after the snow melted.
معنی(example):
کودکان به ایزیکل بلند علاقهمند شده بودند.
مثال:
The children were fascinated by the long isicle.
معنی فارسی کلمه isicle
:
ایزیکل، به یک شکل خاص یخ که به صورت آویزان تشکیل میشود اشاره دارد.