معنی فارسی islamise

B1

عملی که در آن تلاش می‌شود تا فرآیندها یا گفتگوها با اصول اسلامی مطابقت یابند.

The act of aligning processes or dialogues with Islamic principles.

example
معنی(example):

هدف، اسلام‌زایی گفت‌وگو در جوامع متنوع است.

مثال:

The goal is to islamise the dialogue within diverse communities.

معنی(example):

آنها قصد دارند این جنبش را برای گنجاندن بیشتر اسلام‌زایی کنند.

مثال:

They aim to islamise the movement for greater inclusivity.

معنی فارسی کلمه islamise

: معنی islamise به فارسی

عملی که در آن تلاش می‌شود تا فرآیندها یا گفتگوها با اصول اسلامی مطابقت یابند.