معنی فارسی island state

C1

ایالتی که به طور کامل از دریا احاطه شده و شامل جزایر است.

A state that consists entirely of islands.

noun
معنی(noun):

A state consisting of one or more islands

example
معنی(example):

هاوایی یک ایالت جزیره‌ای است.

مثال:

Hawaii is an island state.

معنی(example):

در سراسر جهان، ایالت‌های جزیره‌ای زیادی وجود دارد.

مثال:

There are many island states around the world.

معنی فارسی کلمه island state

: معنی island state به فارسی

ایالتی که به طور کامل از دریا احاطه شده و شامل جزایر است.