معنی فارسی ismaili
C2یک گروه مسلمان شیعه که بر شناخت عمیقتری از ایمان خود تأکید دارند.
A branch of Shia Islam who follow the teachings of the Imam and emphasize intellectual interpretation.
- NOUN
example
معنی(example):
جامعه اسماعیلی به آموزش ارزش زیادی میدهد.
مثال:
The Ismaili community values education highly.
معنی(example):
باورهای اسماعیلی تفسیر ایمان را مورد تأکید قرار میدهند.
مثال:
Ismaili beliefs emphasize the interpretation of faith.
معنی فارسی کلمه ismaili
:
یک گروه مسلمان شیعه که بر شناخت عمیقتری از ایمان خود تأکید دارند.