معنی فارسی ismailian
B2منسوب به اسماعیل، شاخهای از اسلام شیعه که پیروان آن به اسماعیل بن جعفر نسبت داده میشوند.
Pertaining to the Ismailis, a Shia Muslim community branching from the teaching of Ismail ibn Jafar.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنر اسماعیلانی به خاطر طراحیهای پیچیدهاش شناخته شده است.
مثال:
Ismailian art is known for its intricate designs.
معنی(example):
جامعه اسماعیلانی ترویج آموزش و دانش را هدف قرار داده است.
مثال:
The ismailian community promotes education and knowledge.
معنی فارسی کلمه ismailian
:
منسوب به اسماعیل، شاخهای از اسلام شیعه که پیروان آن به اسماعیل بن جعفر نسبت داده میشوند.