معنی فارسی isobutyrate

B1

ایزوبوتیرات، نمکی یا استری از اسید ایزوبوتیریک که در طبیعت وجود دارد.

A salt or ester derived from isobutyric acid, involved in biological functions.

example
معنی(example):

ایزوبوتیرات در فرآیندهای بیولوژیکی مختلف یافت می‌شود.

مثال:

Isobutyrate is found in various biological processes.

معنی(example):

این ماده نمک یا استر اسید ایزوبوتیریک است.

مثال:

It's a salt or ester of isobutyric acid.

معنی فارسی کلمه isobutyrate

: معنی isobutyrate به فارسی

ایزوبوتیرات، نمکی یا استری از اسید ایزوبوتیریک که در طبیعت وجود دارد.