معنی فارسی isochron

C1

منحنی که نقاطی با زمان مشابه را به هم وصل می‌کند.

A line marking equal time intervals on a graph.

noun
معنی(noun):

A line on a chart linking rock of the same age (especially as measured using the ratios of lead isotopes)

example
معنی(example):

یک ایزوکرون یک منحنی است که روی یک نمودار کشیده می‌شود.

مثال:

An isochron is a curve drawn on a graph.

معنی(example):

ایزوکرون نقاطی را نشان می‌دهد که زمان یکسان دارند.

مثال:

The isochron shows points that have the same time.

معنی فارسی کلمه isochron

: معنی isochron به فارسی

منحنی که نقاطی با زمان مشابه را به هم وصل می‌کند.