معنی فارسی isochrone
B2ایزوقرون، خطی است که نقاطی را نشان می‌دهد که در یک زمان معین به یک نقطه مشخص رسیده‌اند.
A line on a map connecting points that are reached in the same time.
- noun
noun
معنی(noun):
An isoline on a map or chart connecting points that have the same value of a quantity that has dimension time.
مثال:
Isochrones of urban development
معنی(noun):
A semicubical parabola.
example
معنی(example):
یک ایزوقرون نقاطی را نشان می‌دهد که در یک مقدار زمان یکسان به آن‌ها می‌رسند.
مثال:
An isochrone shows points that are reached in the same amount of time.
معنی(example):
ما از نقشه ایزوقرون برای برنامه‌ریزی سفرمان استفاده کردیم.
مثال:
We used an isochrone map to plan our journey.
معنی فارسی کلمه isochrone
:
ایزوقرون، خطی است که نقاطی را نشان می‌دهد که در یک زمان معین به یک نقطه مشخص رسیده‌اند.
