معنی فارسی isoclinic
B2ایزوکلاسنیک به خطوط یا سطوحی اطلاق میشود که ویژگی خاصی را مانند زاویه انحراف مغناطیسی بدون تغيير نشان میدهند.
Pertaining to lines or surfaces that represent equal angles of dip or inclination, often used in geology and geophysics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نقشه خطوط ایزوکلاسنیک را نشان داد که زاویه انحراف مغناطیسی را نشان میدهد.
مثال:
The map showed isoclinic lines indicating the angle of magnetic dip.
معنی(example):
سطوح ایزوکلاسنیک در ژئوفیزیک برای درک میدانهای مغناطیسی ضروری هستند.
مثال:
Isoclinic surfaces are essential in geophysics for understanding magnetic fields.
معنی فارسی کلمه isoclinic
:
ایزوکلاسنیک به خطوط یا سطوحی اطلاق میشود که ویژگی خاصی را مانند زاویه انحراف مغناطیسی بدون تغيير نشان میدهند.