معنی فارسی isodactylism

B1

ایزوداکتیلیسم به وضعیتی اشاره دارد که در آن انگشتان پا یا دست‌ها به صورت مرتبط و یکسانی در کنار یکدیگر قرار دارند.

Condition marked by having digits arranged in a uniform manner.

example
معنی(example):

ایزوداکتیلیسم به داشتن چیدمان یکنواخت انگشتان پا اشاره دارد.

مثال:

Isodactylism refers to having a uniform arrangement of toes.

معنی(example):

مطالعه ایزوداکتیلیسم می‌تواند اطلاعات مهمی درباره سازگاری گونه‌ها فاش کند.

مثال:

The study of isodactylism can reveal important information about species adaptation.

معنی فارسی کلمه isodactylism

: معنی isodactylism به فارسی

ایزوداکتیلیسم به وضعیتی اشاره دارد که در آن انگشتان پا یا دست‌ها به صورت مرتبط و یکسانی در کنار یکدیگر قرار دارند.