معنی فارسی isoflor

B2

ایزوفلور به مجموعه‌ای از گونه‌های گیاهی اطلاق می‌شود که در یک منطقه خاص وجود دارند.

The term referring to the composite of plant species in a specific geographical area.

example
معنی(example):

گیاه‌شناس فلور ایزوفلور منطقه را مطالعه کرد.

مثال:

The botanist studied the isoflor of the region.

معنی(example):

جداسازی ایزوفلور به درک تنوع گیاهی کمک می‌کند.

مثال:

Isolating the isoflor helps in understanding plant diversity.

معنی فارسی کلمه isoflor

: معنی isoflor به فارسی

ایزوفلور به مجموعه‌ای از گونه‌های گیاهی اطلاق می‌شود که در یک منطقه خاص وجود دارند.