معنی فارسی isogloss
C1 /ˈaɪsəɡlɑs/خطی که دو یا چند گویش یا لهجه مختلف را از یکدیگر جدا می‌کند.
A geographic boundary separating different linguistic features.
- noun
noun
معنی(noun):
A line on a map indicating the geographical boundaries of a linguistic feature.
example
معنی(example):
یک ایزواگلاس دو گویش متفاوت را تفکیک می‌کند.
مثال:
An isogloss separates two different dialects.
معنی(example):
زبان‌شناسان ایزواگلاس‌ها را برای درک تنوع زبان بررسی می‌کنند.
مثال:
Linguists study isoglosses to understand language variation.
معنی فارسی کلمه isogloss
:
خطی که دو یا چند گویش یا لهجه مختلف را از یکدیگر جدا می‌کند.
