معنی فارسی isohaline

B2

ایزوهالین، خطی که در نقشه یا نمودار نقاط با شوری یکسان را نشان می‌دهد.

A line on a map or chart connecting points of equal salinity.

example
معنی(example):

ایزوهالین خطی روی نقشه است که نقاط با شوری برابر را به هم متصل می‌کند.

مثال:

An isohaline is a line on a map that connects points of equal salinity.

معنی(example):

پژوهشگران به مطالعه ایزوهالین‌ها می‌پردازند تا الگوهای شوری اقیانوس را درک کنند.

مثال:

Researchers study isohalines to understand ocean salinity patterns.

معنی فارسی کلمه isohaline

: معنی isohaline به فارسی

ایزوهالین، خطی که در نقشه یا نمودار نقاط با شوری یکسان را نشان می‌دهد.