معنی فارسی isolability
B2ایزولاسیون به معنی توانایی جداسازی یک جزء یا سیگنال از دیگران است.
The capability of being isolated or separated from others.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت ایزوله کردن جزء برای کارایی سیستم بسیار مهم است.
مثال:
Isolability of the component is crucial for system efficiency.
معنی(example):
قابلیت ایزوله کردن instrument امکان نگهداری آسانتر را فراهم میکند.
مثال:
The isolability of the instrument allows for easier maintenance.
معنی فارسی کلمه isolability
:
ایزولاسیون به معنی توانایی جداسازی یک جزء یا سیگنال از دیگران است.