معنی فارسی isolator
B1ایزولاتور به شیء یا ابزاری اطلاق میشود که به منظور قطع ایزولاسیون یا جلوگیری از انتقال انرژی یا سیگنالها از یک نقطه به نقطهی دیگر استفاده میشود.
A device that prevents the passage of electrical current, sound, or other forms of energy.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ایزولاتور میتواند برای جلوگیری از مزاحمت نویز برای دیگران استفاده شود.
مثال:
An isolator can be used to keep noise from disturbing others.
معنی(example):
سیستم برقی به یک ایزولاتور نیاز داشت تا از وقوع دوشاخههای کوتاه جلوگیری کند.
مثال:
The electrical system required an isolator to prevent short circuits.
معنی فارسی کلمه isolator
:
ایزولاتور به شیء یا ابزاری اطلاق میشود که به منظور قطع ایزولاسیون یا جلوگیری از انتقال انرژی یا سیگنالها از یک نقطه به نقطهی دیگر استفاده میشود.