معنی فارسی isopach

B2

نقشه‌ای که نشان دهنده ضخامت لایه‌های زمین‌شناسی است.

A map that represents the thickness of geological strata.

noun
معنی(noun):

A line on a chart joining parts of a stratigraphic unit that have the same thickness; an isopachous line.

example
معنی(example):

زمین‌شناس در میدان ایزوپک را اندازه‌گیری کرد.

مثال:

The geologist measured the isopach in the field.

معنی(example):

نقشه‌های ایزوپک ضخامت لایه‌های زمین‌شناسی را نشان می‌دهند.

مثال:

Isopach maps show the thickness of geological layers.

معنی فارسی کلمه isopach

: معنی isopach به فارسی

نقشه‌ای که نشان دهنده ضخامت لایه‌های زمین‌شناسی است.