معنی فارسی isopropyl
B2ایزوپروپیل، گروه الکلی در شیمی که در ترکیبات مختلف ظاهر میشود.
An alkyl group derived from isopropanol.
- noun
noun
معنی(noun):
The univalent organic radical (CH3)2CH-
example
معنی(example):
ایزوپروپیل میتواند به راحتی روغنها را حل کند.
مثال:
Isopropyl can easily dissolve oils.
معنی(example):
شیمیدانها اغلب از ایزوپروپیل برای آزمایشها استفاده میکنند.
مثال:
Chemists often use isopropyl for experiments.
معنی فارسی کلمه isopropyl
:
ایزوپروپیل، گروه الکلی در شیمی که در ترکیبات مختلف ظاهر میشود.