معنی فارسی isotonically
B1به صورت ایزوتونیک به انقباض عضلاتی اشاره دارد که در آن عضله تنش خود را حفظ میکند اما طول آن تغییر نمیکند.
In an isotonic manner; in a way that maintains constant tension while the muscle's length changes.
- ADVERB
example
معنی(example):
عضله به صورت ایزوتونیک منقبض شد و طول خود را حفظ کرد.
مثال:
The muscle contracted isotonically, maintaining its length.
معنی(example):
او وزنهها را به صورت ایزوتونیک بلند کرد و مطمئن شد که فقط بر روی قدرت تمرکز میکند.
مثال:
He lifted weights isotonic, making sure he only focuses on strength.
معنی فارسی کلمه isotonically
:
به صورت ایزوتونیک به انقباض عضلاتی اشاره دارد که در آن عضله تنش خود را حفظ میکند اما طول آن تغییر نمیکند.